باز هم مولانا اما این بار از مولانا میگویم به خاطر پسرم کیان.بله کیان تصمیم داره برای پروژه مدره سه اش از مولانا جلال الدین محمد بنویسه و قرار شده من هم کمکش کنم.خوب پسرم این را بدون که مولانا یک شاعر ,عارف ودانشمند ایرانی است که هشتصد سال پیش در شهر بلخ به دنیا اومد در ان زمان بلخ یکی از شهرهای استان خراسان ایران بود و به همین دلیل زبان مادری مولانا ,فارسی بود . چون در بلخ بدنیا امد به او بلخی هم میگویند.مولانا وقتی خیلی کم سن بود همراه پدرش و خانواده اش از ترس جنگ و کشتار از بلخ خارج شدند تا بتوانند در جای دیگری در ارامش و صلح زندگی کنند.پدر مولانا مرد دانشمند و عالمی بود واز همان موقع شروع به اموزش دادن علوم روز به مولانا کرد.به همین دلیل مولانا خیلی زود ودر سن پایین از نظر علمی به مقام بالایی رسید و شاگردهای زیادی پیدا کرد که در کلاسهای درسش شرکت میکردند و از علم و دانش مولانا در باره دین و عرفان وفقه و علوم دیگر استفاده میکردند
تا اینکه یکروز اتفاق عجیبی افتاد
خوب پسرم بقیه این داستان رو در پست بعدی میگم
تا اینکه یکروز اتفاق عجیبی افتاد
خوب پسرم بقیه این داستان رو در پست بعدی میگم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر