Charlie Chaplin from The Great Dictator

شاید جالب باشه برات کیان جان اگربدونی این قطعه از موسیقی که چارلی چاپلین ازش استفاده کرده در واقع اولین اشنائی گوش من بود با موسیقی کلاسیک که در سن ده سالگی اتفاق افتاد تا مدتها نه اسم ان را ونه اسم سازنده اهنگ را نمیدانستم فقط سرمست از ریتم ان والبته هنرنمایی چارلی چاپلین بودم بعدها فهمیدم نام این قطعه رقص مجارواز اثار برامس است امیدوارم تو هم از این موسیقی لذت ببری البته من از وقتی کوچکتر بودی برات قطعاتی از اپرای ایتالیایی را با صدای بوچلی و پاواروتی میگذاشتم که گوشت اشنا بشه نکته دیگر اینکه ببین چقدر سینما میتواند نقش مثبتی در زندگی انسانها بازی کند از سینما و بطور کلی از رسانه ها غافل نشو.فراموش نکن که هنر زمانی به وجود امد که بشر لازم دید تا دیگران را از درد خود اگاه کند و هر چه بیشتر در گذر زمان عاقلتر شد یاد گرفت تا حرفش را در غالب هنر ظریفتر بیان کند تا صدایش فقط به گوش کسی برسد که شعور و میل درک درد اورا دارد ودر این میان سینما توانسته با بکارگیری تمام انواع هنر این رسالت را به بهترین شکلی به انجام برساند.خیلی حرف زدم ببخش عزیزترینم دوست دارم گلم

64=65 how?


Can you describe ?
I got this from a friend's weblog.Thats cool.Isn't it?

The Mirror

Can you figure it out?
It is easy just keep your eyes on banana.

google reader,RSS

راستش باید بگم که پس از فایر فاکس چیزی که جداً من را تحت تاثیر قرار داد گوگل ریدر بود به همین دلیل به هر که رسیدم راجع به ان صحبت کردم ولی با کمال تعجب دیدم کمتر کسی از وجود چنین امکان مفیدی با خبر است و وقتی بیشتر بررسی کردم دیدم اشنایی با آر.اس.اس هم به همان اندازه کم است.بنابر این تصمیم گرفتم کمی در مورد اینها بنویسم.در کلام ساده آر.اس.اس به شکلی از یک نوع خبر رسان گفته میشود که شما را در جریان اخرین تغییرات یک سایت قرار میدهد و شمارا از مراجعه هر روزه به ان سایت برای اگاهی از اخرین تغییرات بی نیاز میسازد.حالا شاید بگید چه اهمیتی دارد؟ با لاخره انقدر وقت داریم که به یکی دوتا سایت سری بزنیم البته درست است اما در نظر بگیرید فردی را که در طول روز مجبور است به سایتهای مختلفی سر بزند و برای این کار وقت کافی هم ندارد حالا تکلیف چیست؟اینجاست که ار.اس.اس وگوگل ریدربه کمک می ایند.به این صورت که شما ار.اس.اس سایتهای مورد نظرتان را به گوگل ریدر اعلام می کنید و از این پس گوگل ریدر همچون یک منشی توانا اخرین تغییرات هر سایت را برایتان اماده خواندن می کند. شما با داشتن یک جی میل می توانید از امکانات گوگل ریدر استفاده کنید
RSS=Really Simple Syndication

سکولاریسم و دین

با نهایت احترام خدمت استاد عزیزم اقای دکتر سروش
باید عرض کنم پس ازمطالعه سخنرانی ایشان در باره سکولاریسم و دین که در سایت بی بی سی درج شده بودحس کردم شاید حق مطلب درباره علت شکست دین در تقابل دین و سکولاریسم درغرب بدرستی ادا نشده,ایا فقط قوی بودن دین عامل این نتیجه بود؟یا رفتارهای افراطی و تعصبات خشک کلیسا محوری؟ به نظر می اید که خود کلیسا عامل اصلی دوری و گریز غرب از دین شد تا حدی که امروز دیگرکلیسا سعی می کند با ژستهای روشنفکر مآبانه و عذرخواهی های گاه و بی گاه غبار خاطرات تلخ پیشین را بزداید وجالبتر اینکه دین و خصوصا اسلام دارد همان راهی را که کلیسا رفت با سرعتی بیشتر و شاید عواقبی بدتر در شرق می پیماید

Haj

این عکس رو در شهر مکه گرفتیم.یادش بخیر

تولدت مبارک گل بابا


پسرم تولدت مبارک حرفهای زیادی دارم که برات بگم اما فعلا به عنوان کادوی تولدت شعری را از یک شاعر بسیار دوست داشتنی ایران برات مینویسم تا هم حرف دلم رو گفته باشم و هم تو رو به شعر و ادبیات نزدیکتر کنم.امیدوارم بگردی و نام شاعر رو پیدا کنی و بهم بگی.

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم
شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق ديوانه که بودم
در نهانخانه جانم گل ياد تو درخشيد
باغ صد خاطره خنديد
عطر صد خاطره پيچيد
يادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتيم
پر گشوديم و درآن خلوت دلخواسته گشتيم
ساعتی بر لب آن جوی نشستيم
تو همه راز جهان ريخته در چشم سياهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ريخته در آب
شاخه ها دست بر آورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
يادم آيد تو به من گفتی از اين عشق حذر کن
لحظه ای چند بر اين آب نظر کن
آب آيينه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا که دلت با دگران است
تا فراموش کنی چندی از اين شهر سفر کن
با تو گفتم حذر از عشق ؟ ندانم
سفر از پيش تو ؟ هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به سنگ زدی من نرميدم نگسستم
بازگفتم که تو صيادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پيش تو هرگز نتوانم نتوانم

اشکی از شاخه فرو ريخت
مرغ شب ناله تلخی زد و بگريخت
اشک در چشم تو لرزيد
ماه بر عشق تو خنديد
يادم آيد که دگر از تو جوابی نشنيدم
پای دردامن اندوه کشيدم
نگسستم نرميدم
رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نکنی ديگر از آن کوچه گذر هم
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم

2008 Love and peace

I started the previous year with Molana .Molana news could be read or heard almost everywhere .hours ago we started 2008 I hope everybody remembers that all , molana has uttered is love and peace.